برای فهم تفاوت بین بدنسازی و آمادگی جسمانی ابتدا باید بفهمیم به طور کلی این دو رشته ورزشی یا به عبارتی این دو مفهوم مرتبط با ورزش برای چه چیزی ایجاد شده اند. متاسفانه در کشور ما خیلی از واژه هایی که معانی بسیار تخصصی دارند به غلط به فارسی ترجمه شده اند. Body-Building یکی از این واژه ها است که به بدنسازی ترجمه شده و متاسفانه در بسیاری از تیمهای ورزشی این مربیان مشغول به کار میشوند. رشته بدنسازی بر هیپرتروفی یا رشد عضلانی تمرکز دارد. هر تمرین در این رشته به طور معمول بر روی یک گروه عضلانی خاص تمرکز دارد و بیشتر تمرینات حرکات تک مفصلی را شامل می شود. برای مثال گروه عضلات بازو، پشت بازو، سینه، سرشانه، پایین تنه و زیربغل جزو دسته عضلاتی هستند که در هر تمرین به کار گرفته میشوند. در حالت کلی هدف عمده این رشته ورزشی پرورش اندام و زیبا ساختن بدن بوده که بدین منظور بدنسازان اغلب با ژست گرفتن روی صحنه در مقابل هیئت داوران، کار خود را به نمایش می گذارند. به طور کلی هدف عمده یک بدنساز افزایش اندازه کلی عضلانی بدون توجه به افزایش قدرت، قدرت یا عملکرد کلی است. اما در کنار این هدف میتواند اهداف جزئی تر مانند کات کردن، افزایش قدرت و افزایش توان را نیز در این رشته مشاهده کرد.
در کنار این رشته یک رشته ورزشی خاصی نیز وجود دارد که بررسی بیشتر آن باعث میشود تا ما فهم دقیقتری از جایگاه این رشته های ورزشی داشته باشیم. Conditioning رشته ورزشی است که به طور تخصصی تری بدنسازی را دنبال میکند. شما در نظر داشته باشید که یک بازیکن فوتبال در یک مسابقه میدود. حال آن که یک دونده 100 متر یا یک دونده مارتون نیز همین کار را انجام میدهد. ما اگر بخواهیم برای یک فوتبالسیت تمرینات دوی 100 متر یا دوی مارتون را به کار بندیم دچار اشتباه شدیم. کشتی، تکواندو، تیراندازی، بسکتبال و تمامی رشته های ورزشی نیز همین شرایط را دارند. کاندیشنینک علم یا روش تمرینی است که در آن ما به کمک علم بدنسازی ( نه تنها بدنسازی) یک رشته ورزشی خاص را تمرین میدهیم. در واقع اگر قرار هست یکی از مربیان بدنسازی یا کاندیشنینگ در تیم های ورزشی به فعالیت مشغول شوند، بالطبع با توضیحات بالا مربی کاندیشنینگ ارجح تر است. حال ببینیم رشته آمادگی جسمانی در کجای این معادله قرار دارد.
Physical fitness یا به عبارتی آمادگی جسمانی علم یا رشته ورزشی است که به بررسی فاکتورهای آمادگی (از نوع جسمانی یا بدنی)، ابعاد آن و چگونگی استفاده از آن در سبک زندگی و میادین ورزشی می پردازد. با نگاهی دقیقتر درمیابیم اجزای آمادگی جسمانی در دو حیطه مرتبط با سلامت (قدرت عضلانی، استقامت عضلانی، استقامت قلبی عروقی، انعطاف پذیری، ترکیب بدن) و مرتبط با مهارت های حرکتی (قدرت، توان، هماهنگی، سرعت، چابکی و …) یا هر فاکتوری که در ورزش برای ورزشکار برتری به ارمغان می آورد، طبقه بندی می شود. از سوی دیگر، در آمادگی جسمانی علاوه بر فاکتورهای ذکر شده ما توجه ویژهای به روشهای تمرینی ( تمرین مقاومتی، تداومی، تناوبی، فارتلک، ایستگاهی و …)، ابزارها یا آزمون های سنجش هر فاکتور( مثل 1RM، MHR، ایلی نویز، نلسون و . . .) و نحوه تمرین دهی هریک از شاخص های یاد شده داریم. نگاه دقیقتر به این مقوله مشخص میکند که در واقع هر رشته ورزشی که بخواهد بدون داشتن قوانین خاص ورزشی ( مانند آنچه که در فوتبال، کشتی، تکواندو و . . . اتفاق میافتد) جنبه هایی از این اجزا را به طور خاص تقویت کند، می تواند زیرمجموعه های از آمادگی جسمانی باشد. در واقع بدنسازی به طور خاص با استفاده از یک نوع روش تمرین (تمرینات مقاومتی) که خود زیرشاخهای از مقوله آمادگی جسمانی است، بحث قدرت و حجم عضلانی را تقویت میکند. ما چه بدنسازی را بعنوان یک رشته ورزشی ( پرورش اندام) که مسابقات جهانی آن همه ساله در دنیا با شکوه خاصی برگزار میشود، چه بعنوان یک نوع روش تمرینی ( کار کردن با وزنه ها، دمبل ها، کتل بل ها، هالترها یا هرنوع مقاومت دیگری) حساب کنیم، باز هم زیر مجموعه ای از آمادگی جسمانی محسوب میشود. بنابراین ما اگر مربیگری آمادگی جسمانی را یک کل در نظر بگیریم، مربیگری بدنسازی یا مربیگری کاندیشنینگ میتواند یک جز از این کل در نظر گرفته شود. به یاد داشته باشیم که در صورت وجود شرایط، اگر فدراسیونهای مختلف بتوانند برای تقویت آمادگی جسمانی مرتبط با رشته خودشان مربی تربیت کنند ( مربی کاندیشنینگ)، بهتر است در تیم ها یا باشگاه هایشان از این مربیان استفاده کنند. در غیر این صورت صرف استفاده از مربی بدنساز در تیمها برای تقویت همه ابعاد آمادگی جسمانی راه به جایی نخواهد برد. چرا که همانطور که شرح داده شد بدنسازی فقط یکی از چندین جنبه محتلف آمادگی جسمانی (قدرت و هیپرتروفی) را تقویت میکند. آنچه که در شکل نیز مشخص هست، هدف اصلی یک تیم یا یک ورزشکار رسیدن به اوج اجرا هست. مربیان با استفاده از علم طراحی تمرین، تغذیه، روانشناسی، فیزیولوژی، آناتومی و بسیاری از علوم دیگر در پی رساندن ورزشکار یا تیم به این مرحله هستند. طبق الگوی هرمی زیر ساخت رسیدن به این امر آمادگی جسمانی هست. مسلما پله های دوم سوم و چهارم زیر نظر مربی تیم یا مربی روانشناس انجام میگیرد. اما اینکه چقدر مربیان بدنسازی یا مربیان کاندیشنینگ یا مربیان آمادگی جسمانی صلاحیت دارند پله اول را تقویت کنند یا خیر بحثی است که برخی از جنبه های آن را در بالای همین متن اشاره کردیم. بدیهی است که آمادگی جسمانی یاد شده در هرم، برگرفته از دو بخش عمومی ( تقویت همه جنبه های آمادگی جسمانی) و جنبه اختصاصی ( مثلا در کشتی توان، در تیراندازی دقت، در دوی مارتون استقامت قلبی عروقی و ….) است. پر واضح است که در ورزش های مختلف، بدنسازی فقط می تواند قسمتی از بخشی عمومی را تقویت کند. با این تفاسیر به نظر میرسد نگرش مسئولین حوزه ورزش به این مقوله باید زیر ذره بین علمی قرار گیرد تا ایرادات احتمالی این تصمیم گیری رفع گردد.